Perdic | گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4009 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	beef cattle U	گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	wooler U	جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
	kiosks U	فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
	kiosk U	فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
	feedback U	اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
	personal U	متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
	hybrid circuit U	ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
	point of presence U	شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
	Memmaker U	امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
	foliage plant U	گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
	ikon U	نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
	graphics U	استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
	live stock U	مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
	livestock U	مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
	standard bred U	اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
	outsource U	به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
	sericulture U	پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
	swap U	فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
	swopped U	فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
	swopping U	فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
	swops U	فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
	swapped U	فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
	swaps U	فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
	key	استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
	report generator U	برای تامین گزارش کامل
	pre empt U	از پیش برای خود تامین کردن
	privacy U	جداسازی مبادله پیام برای تامین
	troop space U	جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
	social security payroll tax U	مالیات مزد و حقوق برای تامین اجتماعی
	short covering U	خرید سهم برای تامین فروشهای سلف
	microsoft U	ه شده توسط ماکروسافت برای تامین اطلاعات
	fully cooked <adj.> U	کاملا پخته [برای گوشت] [غذا و آشپزخانه]
	well done [fully cooked] <adj.> U	کاملا پخته [برای گوشت] [غذا و آشپزخانه]
	provident fund U	وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
	The fire is fit to roast the meat. U	این آتش برای کباب کردن گوشت مناسب است
	secondary U	سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
	lifting body U	هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود
	retrieval U	سیستم جستجوکه تامین کننده اطلاعات مشخص ازپایگاه داده ها برای کاربراست
	PID U	متصل یاد شده به سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه به کاربران
	MediaServer U	سیستم سافت Netscape برای تامین انتقال صوت و تصویر روی اینترنت
	garnishee U	کسی که خواستهای نزداو تامین یا توقیف باشد تامین مدعا به کردن
	automatic data processing system U	سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
	normalizes U	ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
	normalize U	ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
	debt finance U	افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
	normalising U	ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
	personal U	ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند.
	normalised U	ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
	normalises U	ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت
	salami U	گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
	education U	پرورش اموزش و پرورش
	MDRAM U	حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
	multibank dynamic random access memory U	حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
	remands U	اخذ تامین مجدد تشدید تامین
	remand U	اخذ تامین مجدد تشدید تامین
	remanded U	اخذ تامین مجدد تشدید تامین
	garnishment U	تامین خواسته حکم تامین مدعابه
	remanding U	اخذ تامین مجدد تشدید تامین
	flags U	جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
	record U	برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
	flag U	جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
	rabbitry U	محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
	NetShow U	سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
	countering U	1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
	counter U	1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
	countered U	1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
	information U	داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
	scareup U	فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
	picture U	آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
	pictured U	آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
	terrain clearance U	حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
	picturing U	آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
	pictures U	آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
	unix U	سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
	raw U	1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
	integrated U	پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
	burger U	تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
	burgers U	تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
	combustion starter U	مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
	mismatch U	ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
	sample size U	بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
	pomace U	گوشت سیب گوشت میوه
	PIA U	مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
	air cooled engine U	موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
	STT U	نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
	point to point U	را پشتیبانی میکند و برای تامین ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه ICPIFP به کار می رود
	close in security U	برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
	intelligence process U	جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
	boostrap operation U	عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
	club steak U	قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
	hidden momentum of population growth U	نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
	communication security monitoring U	کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
	rollover U	استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
	pay as you go principle U	اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
	communication security account U	میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
	hollerith code U	سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
	applet U	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
	nurtured U	پرورش
	nurtures U	پرورش
	nurturing U	پرورش
	fosterage U	پرورش
	cultivation U	پرورش
	breeding U	پرورش
	upbringing U	پرورش
	nourishment U	پرورش
	nurture U	پرورش
	floriculture U	پرورش گل
	culture U	پرورش
	pedagogy U	پرورش
	cultures U	پرورش
	training	پرورش
	culturing U	پرورش
	unbred U	پرورش نیافته
	data processing U	پرورش اطلاعات
	ostreiculture U	پرورش صدف
	swannery U	محل پرورش قو
	education U	اموزش و پرورش
	germiculture U	پرورش میکروب
	mariculture U	پرورش دریازیان
	mental discipline U	پرورش ذهنی
	body-building U	پرورش اندام
	body building U	پرورش اندام
	character training U	پرورش منش
	p.exercise U	پرورش بدنی
	pisciculture U	پرورش ماهی
	bring up U	پرورش دادن
	fosters U	پرورش دادن
	silviculture U	پرورش جنگل
	breeding U	پرورش حیوانات
	processes U	پرورش دادن
	fostering U	پرورش دادن
	fostered U	پرورش دادن
	self culture U	پرورش نفس
	process U	پرورش دادن
	aviculture U	پرورش مرغ
	self cultivation U	پرورش نفس
	foster U	پرورش دادن
	ser U	پرورش نوغان
	educationalist U	کارشناس اموزش و پرورش
	education department U	اداره آموزش و پرورش
	educationist U	کارشناس اموزش و پرورش
	poulterer U	پرورش دهنده طور
	manpower development U	پرورش نیروی انسانی
	apiculture U	پرورش زنبور عسل
	educationists U	کارشناس اموزش و پرورش
	falconers U	پرورش دهنده شاهین
	falconer U	پرورش دهنده شاهین
	rosarian U	پرورش دهنده گل سرخ
	culture of bees U	پرورش یا تربیت زنبور
	educationalists U	کارشناس اموزش و پرورش
	guardian by nurture U	قیم بعلت پرورش
	animal husband U	پرورش جانوران اهلی
	silviculturist U	ویژه گر پرورش جنگل
	comparative education U	اموزش و پرورش تطبیقی
	educationists U	متخصص اموزش و پرورش
	viniculture U	پرورش انگور شراب
	educationist U	متخصص اموزش و پرورش
	piscicultural U	مربوط به پرورش ماهی
	child rearing practices U	شیوههای پرورش کودک
	special education U	اموزش و پرورش استثنایی
	nature nurture controversy U	مجادله سرشت- پرورش
	calf machine U	دستگاه پرورش عضله
	educational U	مربوط به اموزش و پرورش
	f.education U	پرورش واموزش دختران
	ser U	پرورش کرم ابریشم
	sericultural U	وابسته به پرورش کرم ابریشم
	apiarist U	پرورش دهندهء زنبور عسل
	haute ecole U	پرورش اسب در سطح عالی
	sericulturist U	پرورش دهنده کرم ابریشم
	ranches U	در مرتع پرورش احشام کردن
	ranch U	در مرتع پرورش احشام کردن
	hennery U	مزرعه یا محل پرورش مرغ
	upbringing U	روش اموزش و پرورش بچه
	incubator U	محل پرورش اطفال زودرس
	beekeeper U	پرورش دهندهء زنبور عسل
	apiarian U	مربوط به پرورش زنبور عسل
	incubators U	محل پرورش اطفال زودرس
	orthogenesis U	اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
	thremmatology U	علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
	apicultural U	مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
	alma mater U	مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
	green thumbed U	کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
	inbreed U	پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
	linebreeding U	پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
	hedging U	تامین
	coverings U	تامین
	cover U	تامین
	safety limit U	حد تامین
	covers U	تامین
	security U	تامین
	securement U	تامین
	safety U	تامین
	securing U	تامین
	water supplies U	تامین اب
	water supply U	تامین اب
	protection U	تامین نامه
	supplying U	تامین کردن
	supply U	تامین کردن
	funding U	تامین وجه
	supplied U	تامین کردن
	fulfill U	تامین کردن